مقالات

فقیه فتنه جو

اریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۲, ساعت ۱۲:۰۴ قبل از ظهر

علی ایزدی
 براستی آیا سرانجام روسیاهی برای جنتی خواهد ماند یا مخاطبان متهمی که او آنان را به سیه رویی ناشی از یک محکومیت مجازی و واهی متهم می کند ؟
آقای جنتی با سوابق درخشان خود که می رود تا در آینده وفردایی نه چندان دور از او با عنوان آیت الله غیرجنتی یاد کنند ، در مقام خطیب جمعه ، در اول آذر ماه درست در سالروز قربانی کردن داریوش فروهر و همسرش پروانه اسکندری ، در پای تمامیت خواهی‌های جمهوری اسلامی ، برای آنکه بر درخشندگی پرونده نظام در برخورد با مخالفان بیافزاید و از آنجائی که حسب عادت دیرینه وی ایراد خطبه جمعه را با بیان لاطائلات یکسان می انگارد ودر نتیجه مخاطبان خود را کسانی که از درک مسائل عادی و بدیهی جامعه عاجزمی پندارد ، این گونه اظهار افاضات می نماید که :

” مساله دیگر سالگرد فتنه است که بسیار به جا برگزار شد ، آن هم در عاشورایی که این‌ها آن را هتک حرمت و باطن خود را ظاهر کردند و نشان دادند که جمهوری ایرانی می خواهند نه اسلامی ، این‌ها پرچم امام حسین را آتش زدند و گفتند امام را قبول نداریم ( ! )

این فتنه بزرگی بود و اگر لطف خدا و ولی عصر و درایت مقام معظم رهبری نبود این فتنه نظام اسلامی را از پای درآورده بود ، این روسیاهان در خانه خود محبوس شدند و تلویزیون و امکانات و رفاهیات خود را دارند ، منتهی در خانه خود محبوس هستند و اگر رافت اسلامی نبود این‌ها باید اعدام می شدند . ( ! )

کسانی که از این‌ها دفاع می کنند به این جمله من پاسخ دهند ، اعدام مفسد فی الارض در قرآن و فقه ما آمده است ، یک نمونه آن کسی است که چاقو می کشد و امنیت یک محله را به خطر می اندازد ، این فرد به عنوان محارب و مفسد فی الارض شناخته و اعدام می شود ، اما آیا این‌ها که هشت ماه مملکت را نا امن کردند و جوانان و بچه‌های بسیجی ما را کشتند ( ؟ ! ) مفسد فی الارض نیستند ؟

شما خجالت نمی کشید که از اینها دفاع می کنید ؟ ( ! ) نظام بر سر این‌ها منت گذاشته و گفته در خانه خود زنده باشید ، امکانات داشته باشید و بهداشت خود را رعایت کنید ، اما این‌ها در عین حال حاضر نیستند اظهار ندامت کنند ، در قضیه منافقین امام فرمودند هر یک از منافقین که بر سر موضع‌شان هستند را اعدام کنید ، این‌ها سر موضع‌شان هستند و گرنه ممکن بود راه فرجی باشد . ”

اظهارات آقای جنتی در خظبه حاضر آنچنان  سخیف است که انسان نمی داند به کدام‌شان پاسخ دهد ، اما از آنجائی که در برهه حساس کنونی وظیفه هر انسانی است که از حقوق شخصیت هایی چون موسوی و کروبی به نوبه وسهم خود دفاع کند و نیز در رسوائی بیشتر نظام ولی فقیه‌ای که هدایت آن را آقای خامنه‌ای عهده دار است و ریاست شورای نگهبان آن در دست جاهلی چون جنتی می باشد ، اکیدا سکوت نکند ، به ابعادی از داستان سرائی جنتی در خطبه اخیر در این مقال می پردازم .
جنتی فتنه جو و چماق فتنه

آقای جنتی از کدام فتنه سخن می گوید ؟ آیا منظور وی همان ترفندی است که وی به عنوان رئیس شورای نگهبان از یک سو و یک طرف دعوی از سوی دیگر با حمایت تام از احمدی نژاد تدارک دیده بود و در نتیجه دست اندرکاری در سرکوب قیام مردمی که در اعتراض به آرای دزدیده خود به خیابان‌ها سرازیر می شوند و کسانی را که آرای واقعی را بدست آورده بودند ، متهم به فتنه گری می کنند ، چون برای اعتراض به ظلمی که در حق انان شده بود ، دیگر سکوت را جایز نمی دانستند. اما امثال جنتی‌ها چماق تکفیر و تهمت را به دست گرفتند تا با این سناریو مردم را آرام و موسوی و کروبی را به سکوت وادار نمایند .

دراین جا البته جنتی در عین حال با زیرکی خاصی ، به مقدسات هم متمسک می شود تا طبق معمول با سوء استفاده از احساسات دینی ، غیرت مخاطبان خطبه خود را بر آشوبد. وقتی ادعا می کند که آنها عاشورا را هتک حرمت کردند. کدام حرمت شکنی ؟ آنچه که به عنوان رقص دسته جمعی عده‌ای در عاشور و نوشیدن مشروبات الکلی در جمع و به آتش کشیدن پرچم امام حسین ، مطرح می شود، اصولا وجود خارجی داشته است یا زایده توهمات ذهن‌های همیشه متوهم است؟ وانگهی با این فرض که چنین اتفاقی هم در عاشورای ۸۸ رخ داده باشد و عده‌ای از روی جهل یا فرصت طلبی دست به چنین اقدامی زده باشند ، این اتفاق اصولا چه ربطی به موسوی یا کروبی و مدافعان حقیقی آنان می تواند داشته باشد ؟

از سوی دیگر چه تضمینی وجود دارد که این سناریو در صورت صحت، از سوی ضد اطلاعات رژیم برای تخریب کسانی که رای ‌شان را ضایع کرده بودند، تا کرسی ریاست جمهوری را به دست نگیرند ، ساخته نشده باشد ؟ فراموش نکرده ایم که برای خاتمی هم بازی ، کارناوال عاشورا را در زمانی تدارک دیده بودند تا بهانه‌ای برای تخریب بیشتر او داشته باشند .

ایشان مدعی است که فتنه بزرگی بوده و خداوند، امام زمان و خامنه‌ای باعث شدند تا نظام اسلامی بواسطه آن از پای در نیاید !

آیا آقای جنتی می تواند پاسخگوی کسانی باشد که در کهریزک ویا سایر بازداشتگاه‌ها شکنجه یا کشته شدند ؟ لطف کدام خداوند باعث می شود که با خشونت تمام و به نام دین در مقابل مردم ایستاد و آنان را از حق مسلم خویش محروم کرد؟ آیا امام زمان آقای جنتی حاضر می شود تا به قیمت کشتن انسان‌های بی‌گناه اما معترض به پایمال شدنِ حق‌شان و صرفا برای حفظ نظام ولی فقیه ، دست به تولید یک توطئه ساختگی زد ؟

آیا شخص ولی فقیه بیشترین ظلم را به موسوی و کروبی روا نداشت تا با به قدرت رسیدن احمدی نژادی که در آن زمان مجیز گوی او بود، پس از ۴ سال ایران این گونه در مجامع بین المللی خوار شود ومردم آن روز به روز فقیرتر ؟ ستمی که از سوی رهبر انقلاب در سایه تاییداتی که امثال جنتی اعمال داشتند ، برای آن بود که نهایتا همین ولی فقیه پایدار بماند و این عملی نمی شد مگر کسانی چون موسوی یا کروبی قادر نشوند قوه اجرائی کشور را به دست بگیرند. از این رو به دنبال سرکوب اعتراضات مردم ، لازم می بود که رهبران مخالف به فتنه گری و اتهاماتی چون آمریکائی بودن متهم شوند. بنابراین اگر منظور اقای جنتی در باره درایت مقام رهبری، کرامت حفظ نظام به قیمت ضایع کردن حق مسلم مردم است، ما هم با این نظر موافقیم؛ البته مادامیکه پای الطاف الهی یا توجهات امام زمان را نیز به میدان نکشند .
رأفت اسلامی یا وحشت نظام از عواقب اعدام ؟

جنتی می گوید که رأفت اسلامی باعث شد تا مفسدین فی الارض چون موسوی و کروبی اعدام نشوند ! البته امیدواریم همان عطوفت اسلامی که آقای جنتی از آن دم می زند ، روزی باعث نجات ایشان شود تا وی در سرای باقی در دوزخ سکنی نگزیند، چراکه واقعا به یک شهامت غیراخلاقی وافری نیاز هست تا شخصیت هایی را متهم به مفسد فی الارض بودن نمود، در حالی که آنان اصولا دست به خطائی برای منافع شخصی خود در جامعه نزده اند .

البته اگر منظور آقای جنتی مفسد طبق روال معمول جمهوری اسلامی کسی است که صرفا با ارکان نظام که آنهم چیزی جز ولایت مطلق فقیه نیست، مخالفت مسالمت آمیز و یا حتی معترضانه نموده، آنگاه همه انسان هایی که در تاریخ این حکومت اسلامی از عهد خمینی تا دوره خامنه‌ای ، از قتل عام دهه ۶۰ تا قتل‌های زنجیره‌ای دهه ۷۰ قربانی شده اند ، مفسد فی الارض بوده اند و چون فتاوی مرگ آنان به نحوی با وساطت آقای خمینی و بازیگرانی چون خامنه‌ای و جنتی صادر شده ، بنابراین توجیه مفسد و محارب بودن رهبران جنبش سبزنیز از سوی همین‌ها آسان خواهد بود .

اما واقعیت چیز دیگری است که منطقا امثال جنتی از اعتراف آن وحشت دارند. آنچه که باعث شد تا آقایان موسوی و کروبی تا کنون از قهرو خشونت نهائی رژیم که چیزی جز اعدام و ابطال فیزیکی مخالفان نمی باشد ، مصون بمانند ، رأفت اسلامی آن هم به زعم جنتی نبوده بلکه وحشت نظام از جنبشی مردمی است که حامیان جنبش سبزبوده و صرفا به سیاتس و مشی و درخواست رهبران آن سکوت اختیارکرده اند.

از سوئی اگرچه جمهوری اسلامی راضی است که به هر قیمتی پایدار بماند، که دراین راستا کم‌ترین هزینه حذف و خاموشی مخالفان است اما بیم حکومت از مداخله احتمالی قدرت‌های خارجی که در کنار پتانسیل بزرگ قدرت مردم که چون آتشی در زیر خاکستر مدفونش کرده اند ، حائز اهمیت است ، باعث می شود تا در مواردی کوتاه بیاید. بنابراین این قصورناچارانه نظام اسلامی نه به رأفت اسلامی مربوط می شود آنچه که خود آنان حرمتش را از سالیان دراز از بین برده اند ونه به بردباری و تحمل حداقلی مسئولین ربط دارد که اکنون با طرحش ، جنتی می خواهد ، حیات رهبران سبز را مدیون آن بداند .


مرجع صدور حکم محارب یا مفسد ؟

آقای جنتی در مقام امام جمعه و از تریبون فریضه مذهبی ، باید اندکی شرم می کرد و رهبران جنبش سبز را به شرمندگی و ندامت دعوت نمی کرد. براستی آیا سرانجام روسیاهی برای جنتی خواهد ماند یا مخاطبان متهمی که او آنان را به سیه رویی ناشی از یک محکومیت مجازی و واهی متهم می کند ؟ بویژه وقتی که هیچ حکمی در مراجع رسمی قانونی و قضائی برای کروبی ، موسوی و همسرش وجود ندارد .

جاری شدن این کلمات البته از زبان خطیبی چون جنتی که باعث می شود تا به تعبیر زیبای آقای محسن کدیور انسان از وقاحت نظام جمهوری اسلامی در عجب بماند، چندان شگفت و غیر منتظره نیست. اما باید دید که دبیر مادام العمر شورای نگهبان که خوشبختانه صرفا امام جمعه موقت است ، با چه شهامتی اخلاقی رهبران جنبش سبز را به مفسد فی الارض بودن متهم می کند. بر این مبنا:

اولا : اگر بر اساس اصل ۱۱۰ قانون اساسی هم عمل می شد ، صدور هر گونه حکم قضائی خارج از محدوده اختیار قوه قضائیه اصولا نمی تواند صرفا با اجازه یا اشارت رهبری باشد ، بنابراین هر گونه محکومیتی از این ناحیه نمی تواند رسمیت و اعتبار داشته باشد .

ثانیا : اگر خامنه‌ای از حکم حکومتی خود هم بهره گرفته باشد، این در صورتی قابلیت اجرائی خواهد داشت که از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام ، تایید شده باشد؛ که البته چنین چیزی صورت نگرفته است .

ثالثا : شورای عالی امنیت ملی نیز مرجع صالحی برای این امر نیست که از طریق آن ، بواسطه فرمان رهبری ، امکان صدور حکم مفسد فی الارض یا احکامی از این قبیل برای کسانی که صرفا متهم هستند ، فراهم شود .

با لحاظ کردن موارد فوق ، بنابراین آقای جنتی شخصأ حکم فقهی صادر کرده و رهبران مخالف را متهم به محاربه نموده است ، اما آیا ایشان این حق را دارد که به عنوان یک فقیه یا حتی رئیس شورای نگهبان دست به چنین اقدام مسئولیت باری بزند؟ مسلمأ نه ، بویژه وقتی عدالت ایشان چه در مقام فقیه و چه امام جمعه مدت هاست که به دست خود وی و با سخنان نسنجیده مخدوش شده است .

حتی اگر ادعا شود که جنتی علاوه بر وجهه حقوقی، قاضی هم هست ، باز نمی توان این رفتارها را پذیرفت چراکه قضاوت باید حتما در مرجع صالح قضائی بطور رسمی و با دادن حق دفاع به متهمان صورت بگیرد. از سوی دیگر جنتی با سوء استفاده از ریاست خود بر شورای نگهبان و کنترل صلاحیت نامزدها ی انتخاباتی و نهایتا مرجعی که در باره سلامت انتخابات ۸۸ نظر مثبت داد ، اصولا خود بخشی از طرف دعواست. بنابراین با پذیرش فرض قاضی و فقیه بودن وی نیز ، او این شایستگی را نخواهد داشت که از متهمین و رهبران جنبش سبز به عنوان مفسد یا محارب یاد کرده چهره آنان را مخدوش نماید .
اعدام منافقین و آرزوی تسری آن به رهبران جنبش سبز

آقای جنتی برای توجیه رفتار تهاجمی ، تخاصمی و خارج از عرف ادب خویش بویژه وقتی تلویحأ موسوی و کروبی را با چاقوکشان خیابانی و مفسد فی الارض مقایسه می کند و اذعان می کند که چون آقای خمینی گفته اگر منافقین سرحرف خود مانده و توبه نکردند باید اعدام شوند ، بنابراین به این نتیجه می رسد که از این منظر نیز رهبران جنبش سبز ، شایسته اعدام بوده اند !

در پاسخ به این بخش از باید گفت :

اولا ؛ نظر آقای خمینی هم اساس صحیح فقهی و قضانی نداشته و به همین دلیل ایشان نیز دچار خطای دهشت باری شده که قطعا باید در برابر خدای خویش ، پاسخگوی قتل عام ۶۷ ، بویژه با وجود آنکه فقهایی چون آیت الله منتظری او را از آن خشونت که به نام اسلام صورت می گرفت ، برحذر داشتند ، باشد .

ثانیا : در کشتار ۶۷ ماجرای مجاهدین خلق و عده‌ای دیگر از زندانیان سیاسی ، صرفا مسئله توبه و ندامت نبود ، چه بسا کسانی که اصراری نداشتند که بر سر حرف پیشین خود باقی اند اما برای انتقام جوئی و به بهانه خفه کردن هر صدای اعتراضی و در پاسخ عملیات جنگی مشترک مجاهدین و صدام بر علیه ایران ، به صورت فله‌ای در زندان‌ها مشمول غضب نظام قرارگرفتند و اعدام شدند .

ثالثأ : موسوی و کروبی نه منافقند و نه مفسد ، نه محارب و نه چاقوکش ! بنابراین اصلا قیاس آقای جنتی مع الفارق است و از طرفی خارج از عرف ادب و نزاکت اسلامی و با فرض متهم بودن آنان به هر یک از موارد فوق تا مادامیکه دادگاهی صالح به اتهام آنان پس از بخشیدن فرصت دفاع از خود به آنها ، به وضعیت‌شان رسیدگی ننماید ، عدالت و اخلاق ایجاب می کند که تا فردی چون جنتی از تریبون نماز جمعه به خود اجازه ندهد که این گونه بی‌پروایانه به تخریب کسانی که بیش از هزار روز در حصر بسر می برند ، بپردازد .

از طرفی آقای جنتی چگونه می تواند مدعی باشد که موسوی در خانه‌ای امن و برخوردار از رفاه نگهداری می شود. وقتی همین چندی پیش ، یکی از مأموران امنیتی رژیمی که از بکارگیری رأفت اسلامی در مورد در حصر ماندگان دم می زند ، بطرز جنون آمیزی فرزند موسوی را در خانه خودش و محل ملاقات با والدینش به باد کتک و ناسزا می سپارد !

فرجام کلام آنکه امیدواریم آقای جنتی تا بیش از این دیر نشده ، ذره‌ای به خود آید و دست کم شنوای اخطارمجتهدی آزاده چون آیت الله دستغیب که در تقبیح رفتار جنتی ، ریختن آبروی مومن و اشاعه آن از رسانه‌ها را از گناهان کبیره می داند و در نتیجه تلویحأ وی را دعوت به توبه می کند بویژه به واسطه این که متهمین را قبل از اثبات هر گونه جرمی ، محکوم نموده ، باشد. اگرچه به نظر نمی رسد که فردی چون جنتی از موسوی و کروبی طلب عفو نماید ، تا خداوند پذیرای توبه او باشد. اما با توسل به این اقدام انقلابی ، چه بسا همان عطوفت اسلامی‌ای که آقای جنتی از ان دم می زند ، او را ازبدنامی که اکنون گریبان گیرش شده برهاند تا فردا در پیشگاه الهی روسیاهی‌ای را که به رهبران جنبش سبز نسبت می دهد ، گریبانگیرش نگردد و به ناگزیرملتمس این درخواست نباشد که :

عقوبت مکن عذر خواه آمدم
به درگاه تو روسیاه آمدم

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.